در همه ی این ۸-۹ سال اخیر فقط دو تا عید را دوست داشتم.
یکی عید سال سوم راهنمایی که باید برای کنکور ورود به دبیرستان علامه (گرچه می دانستنیم همه قبول می شویم) درس میخواندم و دیگری عید سال پیش دانشگاهی.
نه اینکه درس خوندن رو خیلی دوست داشته باشم. قصه این بود که در این دو سال هدف واضح و روشن و فقط و فقط یک چیز بود. عزم زیاد بود و ذهنم پر از امید و بقیه هم انتظاری جز رسیدن به هدف نداشتند.
درباره این سایت